Queen-Too much love will kill you
I'm just the pieces of the man I used to be
Too many bitter tears raining down on me
I'm far away from home
And I've been facing this alone for much too long
Oh,I feel like no-one ever told the truth to me
About growing up and what a struggle it would be
In my tangled state of mind
I've been looking back to find where I I went wrong
Too much love will kill you
If you can't make up your mind
Torn between the lover and the love you leave behind
You're headed for disaster
Cos you never read the signs
Too much love will kill you every time
I'm just the shadow of the man I used to be
And it seems like there's no way out of this for me
I used to bring you sunshine
Now all I ever do is bring you down, oooh
How would it be if you were standing in my shoes
Can't you see that it is impossible to choose
No there is no making sense of it
Every way I go I'm bound to lose, oh yeah
Too much love will kill you
Just as sure as none at all
It will drain the power that is in you
Make you plead and scream and crawl
And the pain will make you crazy
You're the victim of your crime
Too much love will kill you every time
Yeah too much love will kill you
It will make your life a lie
Yes too much love will kill you
And you don't understand why
You'd give your life you'd sell your soul
But here it comes again
Too much love will kill you
In the end
In the end
فقط قسمت هایی از مردی که بودم هستم
قطره های جگر سوز اشک از من میبارند
من از خونه دورم
و دارم به تنهایی با این《موضوع》روبه رو میشم برای مدت طولانی
من احساس میکنم که تا به حال کسی به من حقیقتو نگفته
در باره بزرگ شدن و این که چه مشکلاتی داره
در ذهن آشفته ی من
دارم به گذشته نگاه میکنم تا بیابم که کجا رو اشتباه رفته ام
عشق زیاد تو رو میکشه
اگه نتونی ذهنت رو کنترل کنی
گیر افتاده بین عاشق و عشقی که رهاش کردی
به سمت فاجعه رفتی
چون که هیچ وقت نشانه ها رو نمیخونی
همیشه عشق زیاد تو رو میکشه
من فقط سایه ی اون مردی که بودم هستم
و به نظر میرسه که هیچ راهی واسه من برای خروج از این وجود نداره
زمانی من به تو طلوع آفتابو میدادم
اما الان هر کاری که میکنم باعث ناراحت شدنت میشه
چه طور میشد اگه جای من بودی
نمیتونی ببینی که انتخاب غیر ممکنه
نه دلیل و منطقی وجود نداره
تو هر راهی که میرم محکوم به شکستم
عشق زیاد تو رو میکشه
همونطور که عشق نداشتن هم تو رو میکشه
اون قدرتت رو ازتو میگیره《تخلیه میکنه》
تو را به لابه و زاری کردن و خزیدن وا میدارد
و درد《رنج》تو را مجنون خواهد کرد
تو قربانی جرم خودت《عاشق بودن》هستی
همیشه عشق زیاد تو رو میکشه
آره عشق زیاد تو رو میکشه
اون زندگیت رو به یک دروغ تبدیل میکنه
اره عشق زیاد تو رو میکشه
و تو نمیفهمی که چرا!
تو زندگیت رو خواهی داد تو روحت رو خواهی فروخت
اما این دوباره اتفاق میافتد
عشق زیاد تو رو میکشه
در آخر
در آخر